چند علت اساسی دارد.که مربوط به شخصیت فرد دارد.زمانی که ما با اعتماد به نفس بالای هم که داریم واز همه نظر کامل هستیم.
و شریک عاطفی ما با سکوتش ما رو شکنجه می کند.تحلیل شاید برات یکم سخت باشه.
که بیشتر جنبه روانشناسی دارد.که دقیقا میگه توی ذهنش چه میگذره.که به این اصطلاح خشنونت سرد می گويند .یعنی چی خشنونت سردیعنی یک رفتار مبهم ،نه موضع اش مشخص، نه جوابش،نه رد کردنش،نه پذیرفتنش، کسانی که از خشنونت سرد استفاده می کند معمولا چهار ویژگی دارند؛
اول اینکه آدم خود خواه وخود محوری هستند.طرز فکرش ساده ست؛
اگه حال حال حرف زدن نداشته باشی باهت حرف نمیزند!
دوم این آدم اصلا مسؤلیت پذیر نیست.
تو ذهنش اصلا چیزی به اسم مسؤلیت وجود نداره.
برداشته از رابطه خیلی سطحی هستش
نمی فهمه که باید با همه‌ی مشکلات واحساسات دوتایی روبرو شد وحلشون کرد!
سوم اینکه این ادم هیچ هم دلی ای نداره!
مثلا تو در زندگی روزمره، بیشتر ادمها وقتی غریبه ای را در حال گریه کردن می بیند دلشون به رحم میاید !
ولی این فرد در رابطه نزدیک برعکس عمل می کند!
زمانی که بدونه تو ناراحتی حتی یک کلمه برای دلداری نمیگه!
چهارم این ادم نسبت به آزادی وسواس داره واز وابستگی ومحدود شدن متنفره!
واقعیت اینکه باید بیدار بشی!فرقی نداره که چقدر رابطه خوب به نظر میاید!
بالاخره شور وهیجان اولیه با گذشت زمان کم رنگ میشود.
این روند طبیعی در عشق وزندگی هستش که باید قبول کرد.
چیزی که عشق را زنده نگه میداره فقط علاقه نیست، بلکه تعهدهای و مراقبت هستش!
کسی که واقعا بخواهد مدت طولانی باهاتون بمونه، هیچ وقت اجازه نمیده این طوری زجر بکشید.
پس به امید های الکی دل نبندید!
خودتون را گول نزنید.
اگر کسی دائما نادیده میگیرد وبه احساسات ونیازهای بی توجهی می کند.
دلیل بهونه نیست بلکه شخصیت اون هستش
که از دیدن رنج تو لذت می برد! اون نمیخواهد مشکل شما حل بشه.
اون مثل سیاه چاله هستش که تو رو می کشد درگردابهای بی پایان احساسی!
توی هر شرایطی که هستی نجات خودت خیلی مهم تر تا تلاش کنی برای نجات رابطه!
برای فردی که خواسته های خودش همیشه اولولیت هستش!؟