ایگو همان من ذهنی است که در واکنشهای ما آشکار میشود.
• هرکجا واکنش نشان میدهید، ایگو دارید.
• هرکجا میترسید، ایگو دارید.
• هرکجا خشمگین میشوید، ایگو دارید.
• هرکجا حسرت یا دشمنی را تجربه میکنید، ایگو دارید.
• هرکجا احساس تنهایی و افسردگی میکنید، ایگو حضور دارد.
• هرکجا بگویید «حیف من!»، ایگو فعال شده است.
• هرکجا درباره آینده مضطرب هستید، ایگو دارید.
• هرکجا درگیر بحث و جدل میشوید، ایگو در کار است.
• هرکجا از یک باور دفاع میکنید، ایگو دارید.
• هرکجا امور را به خوب و بد تقسیم میکنید، ایگو در حال قضاوت است.
• هرکجا به چیزی وابستهاید، ایگو دارید.
وابستگی (افل)
وابستگی یعنی چسبیدن به چیزهایی که ناپایدارند، چیزهایی که همواره در تغییرند و بقای آنها تضمینشده نیست. وقتی به چنین چیزهایی دل میبندید، ایگو شما را درگیر ترس و اضطراب میکند.
• اگر از دست دادن چیزی شما را آشفته میکند، ایگو دارید.
• اگر از نرسیدن به چیزی میترسید و این ترس خواب را از چشمانتان میگیرد، ایگو در شما فعال است.
حقیقتِ معکوس
ذهنِ شرطیشده به ما آموخته است که باید مقاوم و قوی باشیم، باید بالا برویم تا تأیید شویم. اما حقیقت این است:
هرچقدر انسان مقاومتر و سختتر میشود، در واقع شکنندهتر و آسیبپذیرتر میشود.
رهایی از ایگو یعنی پذیرش، یعنی جاری بودن، یعنی آزادی از ترس و وابستگی