اختلالات دوقطبی

نویسندگان: مهناز اکبری- دکتر ابوالفضل میرانی

تعریف اختلال دوقطبی:

اختلال دوقطبی (Bipolar Disorder) یکی از اختلالات روانی پیچیده و شایع است که با تغییرات شدید خلقی در فرد همراه است. این اختلال شامل دوره‌های شیدایی (مانیا) و افسردگی است که ممکن است با دوره‌های خلق طبیعی (یوتایمیا) همراه باشند. شیدایی حالتی از انرژی، خوش‌بینی و فعالیت بیش از حد است، در حالی که افسردگی حالت غم و بی‌حالی عمیق را به همراه دارد.

انواع اختلال دوقطبی:

اختلال دوقطبی به چند نوع اصلی تقسیم می‌شود:

اختلال دوقطبی نوع ۱: این نوع با دوره‌های شدید شیدایی همراه است که ممکن است به بستری شدن فرد منجر شود. این دوره‌ها ممکن است با افسردگی‌های شدید نیز همراه شوند.

اختلال دوقطبی نوع ۲: شامل دوره‌های افسردگی شدید و دوره‌های هیپومانیا (شیدایی خفیف) است که شدت کمتری نسبت به مانیا دارند.

اختلال سیکلوتایمیک: شامل تغییرات مداوم و خفیف‌تر در خلق‌وخوی است که حداقل دو سال طول می‌کشد.

اختلال دوقطبی نامشخص: شامل علائم اختلال دوقطبی است که با معیارهای انواع فوق‌الذکر کاملاً مطابقت ندارد.

علائم شیدایی (مانیا):

شیدایی با افزایش غیرطبیعی انرژی، فعالیت و احساسات خوش‌بینانه همراه است. علائم عبارتند از:

1. صحبت کردن سریع و مداوم.

2. افزایش اعتماد به نفس و رفتارهای اغراق‌آمیز.

3. کاهش نیاز به خواب.

4. ولخرجی و تصمیمات مالی خطرناک.

5. افزایش میل جنسی و رفتارهای پرخطر.

6. توهم یا هذیان (در موارد شدید).

7. رفتارهای پرخاشگرانه یا تحریکی.

علائم افسردگی:

در دوره‌های افسردگی، فرد با کاهش شدید انرژی و احساس ناامیدی مواجه است. علائم شامل:

1. احساس غم و اندوه عمیق.

2. کاهش علاقه به فعالیت‌هایی که قبلاً لذت‌بخش بوده‌اند.

3. افکار خودکشی یا خودزنی.

4. بی‌خوابی یا پرخوابی.

5. تغییر در اشتها (افزایش یا کاهش شدید).

6. احساس گناه و بی‌ارزشی.

۲. علل، عوامل خطر و مکانیسم‌های زیربنایی اختلال دوقطبی

عوامل زیستی و ژنتیکی:

اختلال دوقطبی تا حد زیادی به عوامل ژنتیکی مرتبط است. اگر یکی از اعضای خانواده (مانند والدین یا خواهر و برادر) به این اختلال مبتلا باشد، احتمال ابتلا به آن در فرد بیشتر است. علاوه بر این، تغییرات در ساختار و عملکرد مغز، از جمله عدم تعادل در انتقال‌دهنده‌های عصبی مانند سروتونین، دوپامین و نوراپی‌نفرین، نقش مهمی در این بیماری ایفا می‌کنند.

عوامل محیطی:

تجربیات آسیب‌زا در دوران کودکی، مانند سوءاستفاده جسمی یا روانی، می‌تواند خطر ابتلا به اختلال دوقطبی را افزایش دهد. همچنین استرس‌های شدید زندگی، مانند از دست دادن شغل، شکست عاطفی یا تجربه بلایای طبیعی، می‌تواند آغازگر دوره‌های شیدایی یا افسردگی باشد.

مکانیسم‌های زیربنایی:

مطالعات نشان داده‌اند که در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، بخش‌هایی از مغز که مسئول تنظیم هیجانات و تصمیم‌گیری هستند (مانند آمیگدالا و قشر پیش‌پیشانی)، به درستی عمل نمی‌کنند. این ناهماهنگی ممکن است به دوره‌های شیدایی یا افسردگی منجر شود.

استرس و ارتباط آن با اختلال دوقطبی:

استرس مزمن یا حوادث استرس‌زا می‌توانند دوره‌های بیماری را تحریک کنند. همچنین، عدم تعادل هورمونی و مشکلات خواب نیز در این اختلال نقش دارند.

۳. درمان‌ها و تأثیرات بیماری بر زندگی فرد و خانواده

درمان‌های دارویی:

داروها بخش اصلی مدیریت اختلال دوقطبی هستند و به تثبیت خلق و جلوگیری از عود دوره‌ها کمک می‌کنند. برخی از داروهای رایج عبارتند از:

1. تثبیت‌کننده‌های خلق:

لیتیوم: یکی از داروهای اصلی برای درمان اختلال دوقطبی است که در پیشگیری از شیدایی و افسردگی مؤثر بوده و به طور طولانی‌مدت استفاده می‌شود.

والپروات سدیم (دیوالپروکس): دارویی موثر در کنترل شیدایی، به‌ویژه در موارد حاد.

کاربامازپین و توپیرامات: به عنوان داروهای جایگزین در موارد خاص استفاده می‌شوند، اگرچه اثرات آن‌ها در مقایسه با لیتیوم کمتر است.

2. داروهای ضدروان‌پریشی:

• این داروها مانند اولانزاپین، ریسپریدون، کوئتیاپین، آریپیپرازول، هالوپریدول و کلرپرومازین به‌ویژه در کنترل علائم شیدایی حاد و توهمات مؤثر هستند.

• کوئتیاپین به‌طور خاص برای درمان دوره‌های افسردگی نیز مفید است.

3. داروهای ضدافسردگی:

• این داروها برای کنترل افسردگی در اختلال دوقطبی استفاده می‌شوند، اما معمولاً همراه با تثبیت‌کننده‌های خلق تجویز می‌شوند تا از تحریک شیدایی جلوگیری شود.

4. شوک درمانی (ECT):

• درمان الکتروشوک، که به عنوان ECT شناخته می‌شود، برای موارد مقاوم به درمان یا دوره‌های شدید شیدایی و افسردگی استفاده می‌شود. این روش تحت بیهوشی عمومی انجام می‌شود و به تنظیم فعالیت مغزی کمک می‌کند.

درمان‌های روان‌شناختی:

1. روان‌درمانی فردی:

درمان شناختی-رفتاری (CBT): به فرد کمک می‌کند الگوهای فکری ناسالم خود را بشناسد و مدیریت استرس و هیجانات را یاد بگیرد.

درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT): روی پذیرش هیجانات و تعهد به اهداف زندگی تمرکز دارد.

2. مشاوره خانواده:

• خانواده‌ها را با بیماری آشنا کرده و مهارت‌های لازم برای حمایت از فرد بیمار را آموزش می‌دهد.

• این درمان کمک می‌کند تا اعضای خانواده بتوانند بهتر با چالش‌های ناشی از رفتارهای شیدایی یا افسردگی کنار بیایند.

3. درمان گروهی:

• محیطی حمایتی برای بیماران فراهم می‌کند تا تجربه‌های خود را با دیگران به اشتراک بگذارند و از یکدیگر یاد بگیرند.

سبک زندگی و مدیریت بیماری:

پایبندی به داروها: یکی از مهم‌ترین عوامل موفقیت در مدیریت اختلال دوقطبی، مصرف منظم داروها است.

مدیریت استرس: تمریناتی مانند مدیتیشن، یوگا و تمرینات تنفسی می‌توانند به کاهش استرس و جلوگیری از عود دوره‌ها کمک کنند.

الگوهای منظم خواب: اختلالات خواب می‌تواند دوره‌های بیماری را تحریک کند، بنابراین تنظیم ساعت خواب و بیداری اهمیت زیادی دارد.

اجتناب از محرک‌ها: مصرف مواد مخدر، مشروبات الکلی و کافئین زیاد می‌توانند به شدت بیماری بیفزایند.

تأثیرات بر زندگی فردی و اجتماعی:

اختلال دوقطبی می‌تواند زندگی فرد را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. برخی از چالش‌ها شامل موارد زیر هستند:

1. روابط اجتماعی:

• رفتارهای غیرمعمول یا خطرناک در دوره‌های شیدایی ممکن است به از دست دادن روابط یا سوءتفاهم منجر شود.

• افسردگی می‌تواند باعث انزوای اجتماعی شود.

2. مشکلات شغلی:

• تغییرات ناگهانی خلق‌وخو ممکن است بر عملکرد کاری فرد تأثیر منفی بگذارد.

• در دوره‌های شیدایی، ممکن است فرد تصمیمات مالی یا شغلی ناپایداری بگیرد.

3. خانواده و زندگی شخصی:

• اختلال دوقطبی اغلب باعث ایجاد چالش‌هایی برای اعضای خانواده می‌شود. رفتارهای پرخاشگرانه، هزینه‌های مالی غیرمعمول یا درخواست‌های غیرمعقول می‌تواند باعث فشار روانی شدید برای نزدیکان بیمار شود.

پیشگیری و کاهش خطرات:

هرچند که اختلال دوقطبی قابل پیشگیری نیست، اما مدیریت صحیح می‌تواند به کاهش شدت و تعداد دوره‌ها کمک کند. این اقدامات شامل:

تشخیص زودهنگام: مراجعه به متخصص روان‌پزشک به محض مشاهده علائم.

حمایت اجتماعی: ایجاد شبکه‌ای از دوستان و خانواده که بتوانند در زمان بحران حمایت کنند.

پیگیری منظم: ارتباط مداوم با پزشک معالج برای ارزیابی وضعیت و تنظیم داروها.

نتیجه‌گیری:

اختلال دوقطبی یکی از اختلالات پیچیده روانی است که با مدیریت صحیح دارویی، روان‌شناختی و سبک زندگی قابل کنترل است. همکاری میان بیمار، خانواده و متخصصان نقش کلیدی در بهبود کیفیت زندگی و پیشگیری از عوارض این بیماری دارد.


منتشر شده

در

توسط

برچسب‌ها: