صدای بارون رو شیروونی، صدای باد بین
برگای درخت تو سکوت کامل، صدای آتیش و
سوختن چوب وسط زمستون، بوی خاک
بارون خورده، بوی پوست پرتقال روی بخاری،
بوی کتاب نو، طعم چایی تازه دم وسط یه
روز سرد، طعم قهوه ی بدون شکر، دیدن
اقیانوس از پشت پنجره، دیدن درختای بلند
از بالکن کلبه ی چوبی، دیدن خیابون از پشت
پنجره،
لمس ماسه های نرم و روشن ساحل، لمس
هوای خنک از پنجره ماشین با چشمای بسته،
لمس قسمت خنک بالش وسط تابستون، حس
دوس داشته شدن، حس تکیه گاه بودن، حس
مهم بودن و همیشگی بودن.